قسمتی واقعی و پنهان از من

فعالیت های جدید اونقدر داره خوب پیش میره که پیش بینی میکنم این ریتم ادامه پیدا کنه، معتاد تجربیات جدید شم.

باید سالها گمنامی تو این شهر و جبران کنم. باید دیده بشم. میخوام آدمها من رو ببینن و دیگه نامرئی نمونم.

میخوام ببیننم و حتی اگه دلشون من و نخواست ازم بدشون بیاد. هیچ اشکالی نداره.

نمیخوام فضای کوچیکی اشغال کنم، نمیخوام سایلنت باشم، نمیخوام دردسری درست نکنم. دیگه کافیه. این بار شرم کمرم و دیگه خم نمیکنه. حالا بیشتر از قبل سرمو بالا میارم. خیلی فکرم و مشغول این نمیکنم که چطور قضاوت ممکنه بشم. تصمیمات آنی‌ام رو ارزشمند میشمارم. آغوش به تجربه های جدید بازه.

خود عزیزم چقدر داری واقعی تر و قشنگ تر میشی. من عاشق تک تک اشتباهاتتم. من عاشقتم خودم