قسمتی واقعی و پنهان از من

  • صفحه اصلی
  • پروفایل
  • آرشیو
  • عناوین مطالب

وقت عمل

توسط Bluepetus | شنبه سی و یکم اردیبهشت ۱۴۰۱ | 13:56

احتمال باهم بودنمون توی سال پیش رو و شاید سالهای پیش رو حسابی کم شد. اینهمه غر زدم چرا خواستگار ندارم. حالا یکی هم پیدا شد. ولی من مگه میخوام ازدواج کنم؟ همین دیروز شوهر یکی از اقوام به نوعی داشت بهم نخ میداد. منم که ناخوداگاه همیشه حس خطر داشتم نسبت بهش. اونقدر حس و حالم بد شد که با خودم گفتم درمورد ازدواج بیشتر از اینها سخت‌گیر باشم.

پس الان زندگی من سه سمت تاریک داره. یکی آقای الف که گاهی احساساتم بهش دچار نوسان میشه و یکی آقای ی که عشق یکطرفه کودکی من بود و گاهی باعث ذهن‌مشغولی میشه و یک سمت آدمهایی که نمیشناسم و شاید درآینده سمتم بیان.

وضعیت کار و درس هم به همین شکل نامشخصه‌.

حتی نمیدونم چی میخوام وچه هدفی دارم. یادم میاد به وقتی که ۱۸ساله بودم. اونموقع این سردرگمی رو نداشتم. خیلی از دغدغه‌های الآن رو نداشتم. هدفم مشخص بود و حس میکردم سرشار از قدرتم.میگفتم هرچند سخت از پسش برمیام. و امروز قید بعضی از اون رویاهارو زدم و فهمیدم شاید نشه یا اگه شد، به اون خوبی نباشه.

این مدت تو خونه بودن هم باعث شده کمتر بتونم از پس خودم بربیام

اما درست میشه‌. دیگه الآن وقت هست برا فکر کردن. درستش میکنم

مشخصات وب
از اینکه حرف دلم رو خوندی متشکرم . نظراتت واسم ارزشمند و زیبا هستن . روزگارت آباد♡
آرشیو وب
  • آبان ۱۴۰۴
  • مهر ۱۴۰۴
  • شهریور ۱۴۰۴
  • مرداد ۱۴۰۴
  • تیر ۱۴۰۴
  • خرداد ۱۴۰۴
  • اردیبهشت ۱۴۰۴
  • فروردین ۱۴۰۴
  • اسفند ۱۴۰۳
  • بهمن ۱۴۰۳
  • دی ۱۴۰۳
  • آذر ۱۴۰۳
  • آبان ۱۴۰۳
  • مهر ۱۴۰۳
  • شهریور ۱۴۰۳
  • مرداد ۱۴۰۳
  • تیر ۱۴۰۳
  • خرداد ۱۴۰۳
  • اردیبهشت ۱۴۰۳
  • فروردین ۱۴۰۳
  • اسفند ۱۴۰۲
  • بهمن ۱۴۰۲
  • دی ۱۴۰۲
  • آذر ۱۴۰۲
  • آبان ۱۴۰۲
  • مهر ۱۴۰۲
  • شهریور ۱۴۰۲
  • مرداد ۱۴۰۲
  • تیر ۱۴۰۲
  • خرداد ۱۴۰۲
  • اردیبهشت ۱۴۰۲
  • فروردین ۱۴۰۲
  • اسفند ۱۴۰۱
  • بهمن ۱۴۰۱
  • دی ۱۴۰۱
  • آذر ۱۴۰۱
  • آرشيو

B L O G F A . C O M

تمامی حقوق برای قسمتی واقعی و پنهان از من محفوظ است .