قسمتی واقعی و پنهان از من

  • صفحه اصلی
  • پروفایل
  • آرشیو
  • عناوین مطالب

استرس و سکون

توسط Bluepetus | یکشنبه چهاردهم فروردین ۱۴۰۱ | 19:38

امروز استرس زیادی داشتم. اکثر روز توی تختم بودم. شاید بهتر باشه بگم اضطراب. حضور پدرم رو دوست نداشتم. شاید کسی بگه قدر نشناس ولی وقتی یادم میوفته به خیانتایی که کرده بود و الآن هم بنظر نمیاد تغییری کرده باشه، قلبم به درد میاد.

دلم نمیخواد ببینمش، صداشو بشنوم و اصلا حضورش هم اذیتم میکنه‌. باز برگشتم سر خونه اول؟ خب یکم وضعیتم بهتره. بهرحال استرس درس و کار و زندگیمو هم دارم.

یکم امروز داره سخت میگذره و وقتم رو دارم هدر میدم. با همه اینها هنوز ۴ساعت از امشب باقی مونده. میتونم باقی روزمو بهتر کنم.

مشخصات وب
از اینکه حرف دلم رو خوندی متشکرم . نظراتت واسم ارزشمند و زیبا هستن . روزگارت آباد♡
آرشیو وب
  • آبان ۱۴۰۴
  • مهر ۱۴۰۴
  • شهریور ۱۴۰۴
  • مرداد ۱۴۰۴
  • تیر ۱۴۰۴
  • خرداد ۱۴۰۴
  • اردیبهشت ۱۴۰۴
  • فروردین ۱۴۰۴
  • اسفند ۱۴۰۳
  • بهمن ۱۴۰۳
  • دی ۱۴۰۳
  • آذر ۱۴۰۳
  • آبان ۱۴۰۳
  • مهر ۱۴۰۳
  • شهریور ۱۴۰۳
  • مرداد ۱۴۰۳
  • تیر ۱۴۰۳
  • خرداد ۱۴۰۳
  • اردیبهشت ۱۴۰۳
  • فروردین ۱۴۰۳
  • اسفند ۱۴۰۲
  • بهمن ۱۴۰۲
  • دی ۱۴۰۲
  • آذر ۱۴۰۲
  • آبان ۱۴۰۲
  • مهر ۱۴۰۲
  • شهریور ۱۴۰۲
  • مرداد ۱۴۰۲
  • تیر ۱۴۰۲
  • خرداد ۱۴۰۲
  • اردیبهشت ۱۴۰۲
  • فروردین ۱۴۰۲
  • اسفند ۱۴۰۱
  • بهمن ۱۴۰۱
  • دی ۱۴۰۱
  • آذر ۱۴۰۱
  • آرشيو

B L O G F A . C O M

تمامی حقوق برای قسمتی واقعی و پنهان از من محفوظ است .