قسمتی واقعی و پنهان از من

  • صفحه اصلی
  • پروفایل
  • آرشیو
  • عناوین مطالب

تاریکی دل‌انگیز

توسط Bluepetus | جمعه بیست و هفتم اسفند ۱۴۰۰ | 1:12

امروز با پدرم ارتباط بیشتری برقرار کردم. بهش گفتم اشکالی نداره که عصبانی بشه اما بهتره هر بار کمی از خشمش رو تخلیه کنه تا روی هم انباشته نشه. برخلاف اغلب اوقات که دوست نداشت گوش کنه به حرفام، این بار کمی بیشتر گوش میداد.

از صمیمی شدن باهاش میترسم. میترسم باز دل خوش کنم و اتفاق بدی بیوفته و ناامید شم. از الآن بهتره به خودم گوشزد کنم که احتمال وقوع هر چیزی هست. اینو یادت نره خودم. اینکه الآن اوضاع آرومه مشخص نمیکنه فردا طوفانیه یا آروم.

به طرز مسخره‌ای هم دلم واسه آقای الف تنگ شده هم آقای ی. یعنی واسه هر کدوم متفاوت. برا آقای ی در حدی که اطرافش بچرخم و سعی کنم توجهش رو جلب کنم. البته بصورت نامحسوس. برای آقای الف بخاطر ارتباط بینمون. بخاطر دعوا، صحبت‌ها و مسائل عاطفی.

دوست خوبمه.

امروز از برنامه‌ام خیلی عقب افتادم. فردا یه برنامه جذاب تر میذارم و سعی میکنم بهش عمل کنم.

امروز اضطراب رو در حد کم تجربه کردم و خیلی زیباست.

وقتی رابطم با پدرم بهتر میشه احساس خطر میکنم پس بیرون رفتن رو توی برنامه‌ام میذارم. البته نه فردا. هفته آینده.

مشخصات وب
از اینکه حرف دلم رو خوندی متشکرم . نظراتت واسم ارزشمند و زیبا هستن . روزگارت آباد♡
آرشیو وب
  • آبان ۱۴۰۴
  • مهر ۱۴۰۴
  • شهریور ۱۴۰۴
  • مرداد ۱۴۰۴
  • تیر ۱۴۰۴
  • خرداد ۱۴۰۴
  • اردیبهشت ۱۴۰۴
  • فروردین ۱۴۰۴
  • اسفند ۱۴۰۳
  • بهمن ۱۴۰۳
  • دی ۱۴۰۳
  • آذر ۱۴۰۳
  • آبان ۱۴۰۳
  • مهر ۱۴۰۳
  • شهریور ۱۴۰۳
  • مرداد ۱۴۰۳
  • تیر ۱۴۰۳
  • خرداد ۱۴۰۳
  • اردیبهشت ۱۴۰۳
  • فروردین ۱۴۰۳
  • اسفند ۱۴۰۲
  • بهمن ۱۴۰۲
  • دی ۱۴۰۲
  • آذر ۱۴۰۲
  • آبان ۱۴۰۲
  • مهر ۱۴۰۲
  • شهریور ۱۴۰۲
  • مرداد ۱۴۰۲
  • تیر ۱۴۰۲
  • خرداد ۱۴۰۲
  • اردیبهشت ۱۴۰۲
  • فروردین ۱۴۰۲
  • اسفند ۱۴۰۱
  • بهمن ۱۴۰۱
  • دی ۱۴۰۱
  • آذر ۱۴۰۱
  • آرشيو

B L O G F A . C O M

تمامی حقوق برای قسمتی واقعی و پنهان از من محفوظ است .