قسمتی واقعی و پنهان از من

  • صفحه اصلی
  • پروفایل
  • آرشیو
  • عناوین مطالب

بدون امروز

توسط Bluepetus | پنجشنبه بیست و هشتم مرداد ۱۴۰۰ | 14:24

نمیدونم تا کی قراره از پدرم بنویسم .

تا کی قراره ازش دلخور باشم ، بهش بی محلی کنم و همش نگران این باشم که نکنه با رفتارم احساس سرخوردگی کنه !

راستش اونقدر ازش دلخورم که دلم نمیخواد باهاش صحبت خوبی داشته باشم و از اون طرف هم نگرانشم .

حال غم انگیزی دارم .

و خب دوستمو هم بدجور ناراحت کردم اونو شباهت دادم به آدمهای متعصب ! خب اون آدم نسبتا روشنفکریه اما اینکه به بعضی کارا علاقه داره و واسش دغدغه اس، من رو میترسونه .

نمیدونم شایدم دردم یه چیز دیگس .

دیگه درک نمیکنم خودم و .

فقط برا فرار از حال فیلم میبینم و با دیدن فیلمها بیشتر مضطرب میشم . تا گوشی دستم هست یا دارم فیلم میبینم همه چیز خوبه . یجورایی شبیه الکی ها شدم . هی مست میکنم و از عذاب وجدان مست کردنم باز مست میکنم ....

چطور از این باتلاق بیرون بیام؟ اون از کارآموزی اون از درسا ، اون از درس خوندنم...

مشخصات وب
از اینکه حرف دلم رو خوندی متشکرم . نظراتت واسم ارزشمند و زیبا هستن . روزگارت آباد♡
آرشیو وب
  • آبان ۱۴۰۴
  • مهر ۱۴۰۴
  • شهریور ۱۴۰۴
  • مرداد ۱۴۰۴
  • تیر ۱۴۰۴
  • خرداد ۱۴۰۴
  • اردیبهشت ۱۴۰۴
  • فروردین ۱۴۰۴
  • اسفند ۱۴۰۳
  • بهمن ۱۴۰۳
  • دی ۱۴۰۳
  • آذر ۱۴۰۳
  • آبان ۱۴۰۳
  • مهر ۱۴۰۳
  • شهریور ۱۴۰۳
  • مرداد ۱۴۰۳
  • تیر ۱۴۰۳
  • خرداد ۱۴۰۳
  • اردیبهشت ۱۴۰۳
  • فروردین ۱۴۰۳
  • اسفند ۱۴۰۲
  • بهمن ۱۴۰۲
  • دی ۱۴۰۲
  • آذر ۱۴۰۲
  • آبان ۱۴۰۲
  • مهر ۱۴۰۲
  • شهریور ۱۴۰۲
  • مرداد ۱۴۰۲
  • تیر ۱۴۰۲
  • خرداد ۱۴۰۲
  • اردیبهشت ۱۴۰۲
  • فروردین ۱۴۰۲
  • اسفند ۱۴۰۱
  • بهمن ۱۴۰۱
  • دی ۱۴۰۱
  • آذر ۱۴۰۱
  • آرشيو

B L O G F A . C O M

تمامی حقوق برای قسمتی واقعی و پنهان از من محفوظ است .