توسط Bluepetus
| یکشنبه هفتم آذر ۱۴۰۰ | 0:5
محبت مادر بزرگم نسبت به خانوادش به این شکله:
پسر عزیزدل که جون دادن واسش هم کار کمیه
دختر بی دست و پا و تنبل
شوهر نامطمئن، مشکوک و کمی منفور
داماد بیعرزه و بی ملاحظه
عروس عوضی ، خسیس ، جلف و ....
و جالبه بدونید این طبقه بندی برا مادرِ مادربزرگم هم صادقه.
یعنی این طبقهبندی، الگوی دوست داشتن اون هم هست. از این جایی که پدرم بیشتر راهو طی کرده، حدس میزنم این اولویت درمورد مادرم هم صادقه. و بعد هم شاید من.
الآن وقتشه چرخه رو بشکنم. اما چطور؟؟؟
نکته بعدی دلسوری بیش از اندازه من واسه مادرم هست. که غصه میخورم که نکنه مادرم در شرایطیه که غصه میخوره.