قسمتی واقعی و پنهان از من

  • صفحه اصلی
  • پروفایل
  • آرشیو
  • عناوین مطالب

چقدر سخت که منو دوست داری

توسط Bluepetus | پنجشنبه بیست و هفتم آبان ۱۴۰۰ | 1:43

پیامهاتون جاش پیش من امنه. فقط اگه جوابی دریافت نکردید احتمالا نتونستم وارد صفحتون بشم.

من امشب حالم خوب نیست. چون نمیتونم بخوابم. یبار خوابم برد با صدایی بیدار شدم و دو ساعته دارم تلاش میکنم بخوابم. به اقای الف پیام دادم که نتونستم بخوابم و کمی وحشت  کرده‌ام.

ازم عصبانی بود.. بنظرش زندگی رو زیاد سخت میگیرم و متوجه ارزش زندگی نیستم. یکم برخورد خشن و خشمگینی داشت. حرفاش درست بود اما برخوردش بی حوصله و عصبی بود. خب من حالا فقط غمگینم که پیامم رو با عشق و علاقه نخوند و حس های ناخوشایندی بهم داشت. من دوستش دارم.این برخورداش من رو یاد رابطه پدر و مادرم باهم انداخت. خودم کردم که لعنت بر خودم باد.

اون فقط یه دوست نبود واسم، مشاورم بود، مونسم بود، سنگ صبورم بود...

انگار نباید اینطور میشد.

من آدم تنهاییم، حتی نمیدونم تنها نبودن چه شکلیه. اینکه ادم دوستان یا خانوادش هم گوش شنوایی باشن واسش!

من همش ادمارو دارم از خودم زده میکنم.

و انگار حق با منه دوست داشتنم  کار سختیه:(((

مشخصات وب
از اینکه حرف دلم رو خوندی متشکرم . نظراتت واسم ارزشمند و زیبا هستن . روزگارت آباد♡
آرشیو وب
  • آبان ۱۴۰۴
  • مهر ۱۴۰۴
  • شهریور ۱۴۰۴
  • مرداد ۱۴۰۴
  • تیر ۱۴۰۴
  • خرداد ۱۴۰۴
  • اردیبهشت ۱۴۰۴
  • فروردین ۱۴۰۴
  • اسفند ۱۴۰۳
  • بهمن ۱۴۰۳
  • دی ۱۴۰۳
  • آذر ۱۴۰۳
  • آبان ۱۴۰۳
  • مهر ۱۴۰۳
  • شهریور ۱۴۰۳
  • مرداد ۱۴۰۳
  • تیر ۱۴۰۳
  • خرداد ۱۴۰۳
  • اردیبهشت ۱۴۰۳
  • فروردین ۱۴۰۳
  • اسفند ۱۴۰۲
  • بهمن ۱۴۰۲
  • دی ۱۴۰۲
  • آذر ۱۴۰۲
  • آبان ۱۴۰۲
  • مهر ۱۴۰۲
  • شهریور ۱۴۰۲
  • مرداد ۱۴۰۲
  • تیر ۱۴۰۲
  • خرداد ۱۴۰۲
  • اردیبهشت ۱۴۰۲
  • فروردین ۱۴۰۲
  • اسفند ۱۴۰۱
  • بهمن ۱۴۰۱
  • دی ۱۴۰۱
  • آذر ۱۴۰۱
  • آرشيو

B L O G F A . C O M

تمامی حقوق برای قسمتی واقعی و پنهان از من محفوظ است .