توسط Bluepetus
| پنجشنبه بیست و یکم مرداد ۱۴۰۰ | 18:8
رسالت پدر من تو این زندگی اینه که جفت پا بیاد وسط جوونی من و حال منو بگیره
یجور سرعت گیر خوشبختیه
وای خدا
به چه وضع اسفباری افتادم
حس میکنم در اولین فرصتی که واسش پیش بیاد مشغول دود و دم و عرق و حتی خانم ها و هرچی ک۶ بتونه انجام بده...
وای خدای من
چرا یذره حدومرز متوجه نیس؟
چرا از اون ور بوم افتاده
