امروز سرکار متوجه شدم حقوقی که میگیرم از بقیه خیلی کمتره! کارم پر مسئولیت و گاها پرفشار هست، مطالب برای یادگیری زیاد هست اما نه تاثیری تو درآمدم داشته و داره و نه تمومی داره! با اینحال از افراد دیگه که کار سبک تر، کم استرس، و بدون نیاز به یادگیری دارن، کمتر حقوق میگیرم! فاجعه باره.
دیشب که خجالت زده بودم و احساس درد داشتم. امروز هم که کارم سیلی دیگه ای به روانم کشید. من می دوام اما به سمت هیچ جا و تلاش میکنم برای هیچ چیز. رفته رفته کمتر دل به کار میدم و بودن و نبودنم تو شرکت نه برای من سود داره و نه برای اونها. ناراحت و بی انگیزه ام. و به دو نفر دیشب که فکر میکنم دلشکسته هم میشم. میخوام یه کاری کنم. تا حقوقم در حد مناسبی بالا نره، راضی به زحمت بیشتر برای شرکت نمیشم. و اگه نرفت، دست به خطای بزرگ شماره ۱ میزنم. استعفا میدم. گاهی باید ریسک کرد. نمیخوام تا آخر عمرم کارمند ترسویی باقی بمونم. کاش پولدار بودم... کاش پول برام مهم نبود.... کاش انقدر شغلم واسم حیاتی نبود...
زندگیم باز داره کمدی میشه اما یه کمدی دارک. قصه کسی که هرچی بخواد نمیشه💔
آخه کی آدمی مثل من جذاب بوده اصلا؟ صدالبته کسی که انقدر وقت و پول برای آرایشگاه و باشگاه و خرید و استراحت و.... داره جذابتره. اصلا دس رو هر چیز بذارم، دست و پام فورا بسته میشه. استیصالللللللل