قسمتی واقعی و پنهان از من

  • صفحه اصلی
  • پروفایل
  • آرشیو
  • عناوین مطالب

کش لقمه

توسط Bluepetus | پنجشنبه نوزدهم اسفند ۱۴۰۰ | 15:12

پدرم پاهاش رو تو خونه میذاره و من تو هر جملش بی محبتیش به مامانم رو میبینم و قلبم ترک میخوره. هر حرفش از نظرم بهانس. نمیتونم بودنش رو باور کنم. دلم میخواست زودتر جدا شن. خیته شدم از این اتصالی که از مو نازکتره. از این کنار هم بودن زوری. از نفرت و خشم سرکوب شدشون. خسته شدم از حرفهایی که چهارستون بدنم رو میلرزونه. سنم دیگه از این حرفا گذشته. اما قلبم مچاله میشه. خیلی بیشتر از قبل حتی. هنوز واسم آزاردهندس جو خونه. هنوز برا نشنیدن صحبت‌های عادی آهنگ رو زیاد میکنم و هنوز حس میکنم پدرم به خیانتاش ادامه میده و اذیت میشم. هنوز خیلی چیزها تغییر نکردن. شاید جهنم همینه، نه؟

کاش پدرم جای اینکه خیانت کنه، جای اینکه خشمش رو سرکوب کنه، جای اینکه به فکر رفتن باشه، میموند و حرف میزد. میموند و برا حقش مبارزه میکرد. کاش آدمها حرف بزنن. فقط بگن دارن اذیت میشن و حالشون خوب نیس. من هم دارم اذیت میشم. یجورایی دولاره دارم اشکامو سد میکنم و وانمود میکنم خوبم. وقتی حال بدم انقدر طولانی شده کم کم به فکر اینم که وانمود کنم خوبم.اما نیستم. گاهی خوبم گاهی نه.

گاهی دیوارهای خونه بهم فشار میارن. دلم میخواد پر بکشم و برم. کسی هم جلومو نگرفته. نمیدونم چرا نمیرم از خونه بیرون.

مشخصات وب
از اینکه حرف دلم رو خوندی متشکرم . نظراتت واسم ارزشمند و زیبا هستن . روزگارت آباد♡
آرشیو وب
  • آبان ۱۴۰۴
  • مهر ۱۴۰۴
  • شهریور ۱۴۰۴
  • مرداد ۱۴۰۴
  • تیر ۱۴۰۴
  • خرداد ۱۴۰۴
  • اردیبهشت ۱۴۰۴
  • فروردین ۱۴۰۴
  • اسفند ۱۴۰۳
  • بهمن ۱۴۰۳
  • دی ۱۴۰۳
  • آذر ۱۴۰۳
  • آبان ۱۴۰۳
  • مهر ۱۴۰۳
  • شهریور ۱۴۰۳
  • مرداد ۱۴۰۳
  • تیر ۱۴۰۳
  • خرداد ۱۴۰۳
  • اردیبهشت ۱۴۰۳
  • فروردین ۱۴۰۳
  • اسفند ۱۴۰۲
  • بهمن ۱۴۰۲
  • دی ۱۴۰۲
  • آذر ۱۴۰۲
  • آبان ۱۴۰۲
  • مهر ۱۴۰۲
  • شهریور ۱۴۰۲
  • مرداد ۱۴۰۲
  • تیر ۱۴۰۲
  • خرداد ۱۴۰۲
  • اردیبهشت ۱۴۰۲
  • فروردین ۱۴۰۲
  • اسفند ۱۴۰۱
  • بهمن ۱۴۰۱
  • دی ۱۴۰۱
  • آذر ۱۴۰۱
  • آرشيو

B L O G F A . C O M

تمامی حقوق برای قسمتی واقعی و پنهان از من محفوظ است .