قسمتی واقعی و پنهان از من

  • صفحه اصلی
  • پروفایل
  • آرشیو
  • عناوین مطالب

آشفته

توسط Bluepetus | دوشنبه ششم فروردین ۱۴۰۳ | 23:54

امروز سعی کردم یه شانسی بدم که خوشحال تر شم

موفقیت آمیز نبود

بابا اخر شب اومد خونه و دیدم رابطه بین پدد و مادرم سرده یعنی علی رغم اینکه تقریبا ۲۴ ساعت باهم حرف نزدن بازهم صحبتی نکردن

و فکر کردم که بلههه مامان از بابا شاکیه

و در آخر نتیجه این شد که منم سرد برخورد کردم

این نشون میده درست نشده هیچی

هنوز رفتار و احساسات مامانم رو من اثر زیادی داره

هنوز از بابا عصبانیم که نمیتونم بهش اعتماد کنم

علاوه بر اینها فهمسدم چقدر الف رو دوست دارم

الف خیلی تحت فشاره

ازش خواستم هر چه زودتر تکلیف رابطمونو مشخص کنه

گاهی دلم میخواد جدا شیم

یه مدت فاز غم بگیرم

بعد یه ادم پولدار عاشقم شه

و خیلی راحل با اون ادم بتونم ازدواج کنم

درست شبیه داستان سیندرلا

و بعد یادم میاد به شوقم برای حرف زدن کنار الف

یا دیدنش

یا لبخندش

و با خودم فکر میکنم اون خیلی خوشحالترم میکنه...

زندگیم راحت نیست. شروع کردم به ابراز احساسات و بیان صریح نظراتم

گاهی خوب پیش نمیره، ازم ناراحت میشن و من اونموقع دلم میخواد خودم رو بندازم سطل آشغال... تا این حد خودم رو دوست نداشتنی و بی ارزش میبینم

در آخر دوست داشتن من گاهی خیلی بزرگتر از دوست داشتن بقیه اس

و این قلبم رو دچار خونریزی میکنه...

شدت مهربونی، ملاحظه و همدلی که نسبت به بعضی آدمها دارم تیغی میشه که قلبم رو از درون به درد میاره

مشخصات وب
از اینکه حرف دلم رو خوندی متشکرم . نظراتت واسم ارزشمند و زیبا هستن . روزگارت آباد♡
آرشیو وب
  • آبان ۱۴۰۴
  • مهر ۱۴۰۴
  • شهریور ۱۴۰۴
  • مرداد ۱۴۰۴
  • تیر ۱۴۰۴
  • خرداد ۱۴۰۴
  • اردیبهشت ۱۴۰۴
  • فروردین ۱۴۰۴
  • اسفند ۱۴۰۳
  • بهمن ۱۴۰۳
  • دی ۱۴۰۳
  • آذر ۱۴۰۳
  • آبان ۱۴۰۳
  • مهر ۱۴۰۳
  • شهریور ۱۴۰۳
  • مرداد ۱۴۰۳
  • تیر ۱۴۰۳
  • خرداد ۱۴۰۳
  • اردیبهشت ۱۴۰۳
  • فروردین ۱۴۰۳
  • اسفند ۱۴۰۲
  • بهمن ۱۴۰۲
  • دی ۱۴۰۲
  • آذر ۱۴۰۲
  • آبان ۱۴۰۲
  • مهر ۱۴۰۲
  • شهریور ۱۴۰۲
  • مرداد ۱۴۰۲
  • تیر ۱۴۰۲
  • خرداد ۱۴۰۲
  • اردیبهشت ۱۴۰۲
  • فروردین ۱۴۰۲
  • اسفند ۱۴۰۱
  • بهمن ۱۴۰۱
  • دی ۱۴۰۱
  • آذر ۱۴۰۱
  • آرشيو

B L O G F A . C O M

تمامی حقوق برای قسمتی واقعی و پنهان از من محفوظ است .