قسمتی واقعی و پنهان از من

  • صفحه اصلی
  • پروفایل
  • آرشیو
  • عناوین مطالب

کاش فقط دوره سختی باشه

توسط Bluepetus | پنجشنبه بیست و دوم اردیبهشت ۱۴۰۱ | 10:8

احساسات بد، از بعداز ظهر تا شبم رو تحت‌الشعاع قرار میده. پس عملا روش نمیتونم حساب کنم. صبح زود بیدار شدم تا از صبحم بیشتر استفاده کنم.

این چند روز که گذشت، سعی میکنم بیشتر زندگی کنم. میخوام این یک سال و نیمی که انقدر اذیت‌کننده بود رو هم جبران کنم. از رنج گریزی نیست. کاش کمی کمتر شه رنجهام. از آینده یکم میترسم. دلم نمیخواد رنج‌های سخت‌تری ببینم.

صبح زود بیدار شدن خیلی حالم رو بهتر میکنه. صبح‌ها اوج زندگی من هستن. صدای گنجشک‌ها، نور ملایم خورشید و عدم حضور فیزیکی و روانی پدرم. چی بهتر از این؟

گاهی فکر میکنم خیلی ضعیفم که پدرم که خیانت میکنه با آدمهای دیگه، چه غریبه و چه آشنا من انقدر عذاب میکشم. بعدا این رو بررسی میکنم که چرا اینهمه دردناکه اما فعلا جز پذیرش کاری ازم ساخته نیست. 

مشخصات وب
از اینکه حرف دلم رو خوندی متشکرم . نظراتت واسم ارزشمند و زیبا هستن . روزگارت آباد♡
آرشیو وب
  • آبان ۱۴۰۴
  • مهر ۱۴۰۴
  • شهریور ۱۴۰۴
  • مرداد ۱۴۰۴
  • تیر ۱۴۰۴
  • خرداد ۱۴۰۴
  • اردیبهشت ۱۴۰۴
  • فروردین ۱۴۰۴
  • اسفند ۱۴۰۳
  • بهمن ۱۴۰۳
  • دی ۱۴۰۳
  • آذر ۱۴۰۳
  • آبان ۱۴۰۳
  • مهر ۱۴۰۳
  • شهریور ۱۴۰۳
  • مرداد ۱۴۰۳
  • تیر ۱۴۰۳
  • خرداد ۱۴۰۳
  • اردیبهشت ۱۴۰۳
  • فروردین ۱۴۰۳
  • اسفند ۱۴۰۲
  • بهمن ۱۴۰۲
  • دی ۱۴۰۲
  • آذر ۱۴۰۲
  • آبان ۱۴۰۲
  • مهر ۱۴۰۲
  • شهریور ۱۴۰۲
  • مرداد ۱۴۰۲
  • تیر ۱۴۰۲
  • خرداد ۱۴۰۲
  • اردیبهشت ۱۴۰۲
  • فروردین ۱۴۰۲
  • اسفند ۱۴۰۱
  • بهمن ۱۴۰۱
  • دی ۱۴۰۱
  • آذر ۱۴۰۱
  • آرشيو

B L O G F A . C O M

تمامی حقوق برای قسمتی واقعی و پنهان از من محفوظ است .